داستان کوتاه انار بانو و پسرهایش

نویسنده : گلی ترقی

ناشر : طاقچه

 

داستان در مورد زنی روستایی به نام انار بانوست که برای دیدن فرزندانش به سوئد می رود و.

 

بخشی از کتاب : می نشینم منتظر.به انار بانو فکر میکنم.با خودم می گویم که رسیده و سرگرم

پخت و پز است.پسرها برایش لباس نو خواهند خرید و به جای آن چارقد بزرگ شق و رق،حریری 

نازک سرش خواهند کرد.می برندش به گردش،به تماشای میدان شهر،به سینما،به لب دریا و باغ وحش.

کتاب اناربانو و پسرهایش

انار ,  ,خواهند ,پسرهایش ,بانو ,کتاب ,و پسرهایش ,  داستان ,انار بانو ,و به ,خرید و

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبلاگ دومینووب◕‿◕ صفحه من تحقیق و مطالب علمی فیلم پرو زندگی کوتاه ParsiNevis | پارسی‌نویس مرکز نیکوکاری و مددکاری بُشری تعمیرات پکیج ایران رادیاتور و بوتان ادوات کشاورزی تاکستانی زاده مرکز تجاری بین المللی پانوراما